به گزارش گروه رسانه ای ایران " گرا" به نقل از روزنامه وال استریت ژورتال: البریج کالبی اضافه کرد: این ایده منطقی نیست؛ محدودیتهای اسرائیل را نادیده میگیرد و توانش را بیش از حد بزرگنمایی میکند. پیمان ابراهیم بدون شکست ایران توسط آمریکا، عربستان را به امضاکنندگان اضافه نمیکند و پایه اتحاد ضدایرانی نخواهد شد. اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران بدون مشارکت جدی آمریکا، جنگی را آغاز میکند که واشنگتن نمیتواند از آن اجتناب کند.
اسرائیل با همه توان نظامیاش، نمیتواند خلیج فارس را دفاع کند یا تهدید اصلیاش، ایران، را شکست دهد. نابودی تأسیسات زیرزمینی هستهای ایران برای اسرائیل دشوار است؛ محاسبات و امواج فشار باید دقیق باشد. اما با کمک آمریکا، اسرائیل میتواند نیروهای نیابتی ایران در شامات را متوقف کند یا جلوی نفوذ ایران به اردن را بگیرد.
اگر ترکیه ضد صهیونیست بخواهد فراتر از سوریه مشکل ایجاد کند، اسرائیل احتمالاً آن را مهار میکند، اما جنگ متعارف بعید است. تا زمانی که واشنگتن تسلیحات تأمین کند، اسرائیل میتواند خاور نزدیک را کنترل کند، اما نه ایران و خلیج فارس را.
ایرانِ هستهای میتواند عرضه نفت را مختل کند یا زیرساختهای شکننده عربستان را هدف قرار دهد، همانطور که در سال ۲۰۱۹ نیمی از تولید عربستان را مختل کرد. محمد بن سلمان، ولیعهد ضدایرانی عربستان، پس از ناتوانی در شکست حوثیها و ترس از درگیری مستقیم، به میانجیگری چین با ایران روی آورد و از عادیسازی با اسرائیل سرد شد. سعودیها حالا اسرائیل را از اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران بازمیدارند، چون تبعات آن را پیشبینی میکنند.
در دهه ۱۹۷۰، شاه ایران خود را نگهبان منطقه معرفی کرد، اما اسرائیل چنین جاهطلبیای ندارد؛ اقتصادش شکننده، سیاستش متفرق و ارتشش کوچک است. بمب ایرانی تهدیدی وجودی برای اسرائیل است، اما حتی پس از موفقیت اکتبر، اسرائیل تأسیسات هستهای ایران را هدف نگرفت. مهار ایران هستهای فقط از عهده یک ابرقدرت برمیآید. وقتی ایران هستهای شد، توازن قدرت به سمت محور پکن، مسکو و تهران میرود و هیچ جایگزینی برای قدرت آمریکا وجود ندارد.