جِهاد تَبیین به معنی روشنگری از مسیر کار علمی و پژوهشی و بیان دستاوردها، به منظور مقابله با دشمن و توطئه ها و وسوسههای او دانسته شده است و اولین بار در اردیبهشت ۱۳۹۵ رهبر جمهوری اسلامی این اصطلاح را به کار بردند و در آذر ۱۴۰۰ جهاد تبیین از سوی ایشان به درستی و علمی موشکافی شد.
تا زمان انتشار این نقد متعهدانه و منصفانه، مقام معظم رهبری بارها در این مقوله سخنرانی و بر انجام و استمرار جهاد تبیین در جامعه به خصوص از سوی مسئولان نظام و مدیران و به ویژه برای نسل جوان تاکید داشته اند و البته در راستای بیان دستاوردها، عملکردهای مثبت دولت و نظام و البته وجود برخی کمبودها و شرایط سخت معیشتی و اقتصادی و علل آن شرح مبسوط داشته اند.
متاسفانه مدیران کشوری و استانی کمتر متوجه این مفهوم و عمل به آن هستند و اهمیت جایگاه اطلاع رسانی، شفاف سازی ، روشنگری برای افکار عمومی را به درستی دریافت نکرده و ایده و اراده ای هم در این راستا وجود ندارد
یک معادله ساده است که وقتی مدیر دولت و روابط عمومی مرتبط امکان و توان بیان علمی و دقیق دستاوردها را ندارد و یا چنین زمینه و امکانی نیست افکار عمومی چگونه به کارهای و خدمات انجام شده دسترسی پیدا کنند و آن زمان که جامعه در بی اطلاعی و تبع آن در چارچوب اغلب بی تفاوتی ها قرار می گیرند، رسانه های بدخواه داخلی و معاند وارد صحنه می شوند که بسیار گسترده هم فضاسازی می کنند.!.
استانداران و از جمله استاندار گیلان از این وضعیت مستثنی نبوده و نیستتند و چه بسا در بسیاری زمینه ها استان گیلان دچار عقب ماندگی بیشتری است . پس از ماهها کنکاش در این عرصه شاهد هستیم ، گویا متاسفانه هیچ اراده ای هم برای اصلاح شرایط وجود ندارد، زیرا مدیران حتی در سطح دانشگاهها و دانش بنیان ها و دیگران با تاسف فراوان در این فضا قرار نگرفته اند و نسبت به این مهم بی تفاوت اند!.
برای جهاد تبیین و روشنگری، انتشار دهندگان دستاوردها باید " دیتاها" یا اطلاعات لازم و کافی در اختیار داشته باشند و زمانی که مدیران دولتی و نهادها و ارگان ها و اغلب روابط عمومی ها بعنوان مراکز تغذیه اطاعات برای مردم و رسانه ها توجه و اهمیتی به این مقوله ندارند، اجرا و انجام جهاد تبیین هم در حد حرف و شعار باقی می ماند.!!
گروه قابل توجهی از مدیران استان اعم از فرماندارها و مدیران کل و روسای سازمان ها و نهادها تصور می کنند و یا اساسا باور دارند که، سکوت ( بخوانید مثلا متانت مدیریتی ) در راستای عملکردها و انتشار کارنامه هم چنین بهره مندی از شیوه های نوین اطلاع رسانی و نظایر آن بهتر است و نباید به دنبال دردسر رفت و لذا توجهی به مدیران و عوامل روابط عمومی ندارند.
قابل توجه استاندار گیلان اینکه، طی ارتباط های گاه و بیگاه با مدیران زیر مجموعه قوای سه گانه ، رصد کامل پرتال ها " کانال های اطلاع رسانی و شفاف سازی سازمانها، ارگانها و نهادها" به سادگی متوجه این معنا شده ایم که مدیران این مجموعه ها ( بیش از 95 درصد شان (بعضا سخنانی زیبایی و سخنرانی های ویژه ای ایراد می کنند، ولی در مقام عمل نمره قبولی نمی گیرند.!
پیش از این رئیس دولت سیزدهم اعلام کرده بودند ، یکی از ملاک ها و معیارها انتخاب و یا استمرار حضور مدیران در مسئولیتی که قرار دارند، آگاهی دادن به افکار عمومی ، جهاد تبیین و روشنگری است و در انتخاب مدیران بعدی این مهم مورد توجه قرار می گیرد - به راستی چنین عمل شد.؟
نگاهی به پایگاههای اطلاع رسانی ( بخشی از زیر ساخت های جهاد تبیین ) دانشگاهها، مراکز علمی ، دانش بنیان ها، اداره های کل و سازمان ها ، نهادها و شرکت های وابسته به دولت و اغلب شهرداری ها حکایت از این شرایط بسیار ضعیف دارد و باز هم متاسفانه هیچ گوش شنوایی در این راستا وجود ندارد و این مجموعه مورد رصد و ارزیابی قرار نمی گیرند.!.
اقای استاندار، به خوبی آگاهید که مرکز اطلاع رسانی استانداری فقط برای چند ماه اواخر سال گذشته و نیمه نخست امسال اطلاع رسانی کیفی و علمی و اصولی نسبی به علت شرایط حاکم انجام داد و پس از آن به عللی که آگاهید، از جمله بی توجهی به روز آمد شدن پرتال و حرفه ای شدن شیوه ی درست بازتاب کارنامه ها هرگز در قالب واقعی خود قرار نگرفت و ضروری است در این خصوص اقدام های موثرتری انجام شود.
پرتال های فرمانداری ها و سازمان های دولتی که " به جز مواردی استثنا" جای خود دارند و در عرصه جهاد تبیین به واقع بسیار کند و ناکارآمد عمل می کنند و یکی از عمده ترین دلایل آن عدم آموزش و گماردن یک نیرو برای دو یا چند مسئولیت است که نمونه های زیادی را می شناسیم .
یا بعنوان نمونه اداره کل صمت با این گستردگی تولید و تلاش و نیروهای شاغل و اتحادیه ها ، شهر صنعتی و ..... نه تنها امسال و سال قبل بلکه در چند سال اخیر طبق آمار و مستندات هرگز قادر نبوده به افکار عمومی اطلاع رسانی لازم را ارایه کند و هیچ تناسبی بین فعالیت ها و تلاش های این مجموعه که سه اداره کل در یک مجموعه است ، حوزه اطلاع رسانی و روشنگری افکار عمومی تونایی لازم را حداقل به زعم و برررسی ها انجام شده در چند سال اخیر نداشته است. چرا ؟ !
از سوی دیگر برخی از سازمان ها و سیستم های بانکی و بخش های خصولتی، واحدی به نام مرکز اطلاع رسانی ندارند و این شرایط فاجعه بار دیگر غیر قابل تحمل نیست..!!
این موضوع را به مدیر کل آموزش و پرورش قبلی استان و چند مدیر کل تلفنی متذکر شدم و قرار بود حرکت ها واقداماتی صورت گیرد که بعضا مدیران جدیدی جایگزین شدند.
اقای استاندار شواهد نشانگر آن است که شما براساس مواضع و سخنرانی هایتان درک درستی از اطلاع رسانی و جهاد تبیین دارید و علاقه مند نشان می دهید ، ولی زیر مجموعه باید به سطحی از این مهم و جایگاه اطلاع رسانی و روشنگری افکار عمومی برسند و با کار اصولی و علمی و همزمان با جذب نیروهای کیفی وبهره مندی از فن آوری های نوین این فضا را امکان پذیر و میسر سازد .
بی تردید برای همه این موارد به مهارت و دانش افراد و تامین امکانات و آموزش نیروهای زبده نیاز است..
از ما طرح موضوع و ارایه و راهکار بود، لکن صلاح مملکت خویش خسروان دانند . یا علی مدد