بارها گفتهایم در عصری که به واسطه دربرگیری حداکثری پلتفرهای مجازی و ایجاد یک شبکه عظیم توزیع محتوای خوانش شده از سوی کاربران حاضر و غایب فعال در این بسترها، عملاً امکان حبس خبر (سانسور) وجود ندارد و در چنین شرایطی تنها تولیدات رسانهای با شاخصههای ارزش خبری سرعت، دقت و دارای قابلیت اقناع به عنوان یک روایت اول و غالب میتواند بخش مهمی از مدیرت بحران در مباحث مستعد با ابعاد فراملی را کنترل کرد.
امروزه باید کارشناسان متخصص رسانهای به عنوان امنای قابل اتکا و مهمترین عضو تصمیم گیر در بحرانها باشند نه اینکه با سهلانگاری نشأت گرفته از دوری فضای سواد خبری و رسانهای تصمیمگیر در گیلان کار به جایی برسد که یک رسانه ناآگاه و یا بعضاً معاند غیر وطنی آشی را برای گیلانیان بپزد که نمکش توسط همین مسؤولان ناآگاه شور شده است.
سریالی شدن نادیده گرفتن ظرفیت عظیم رسانهای به عنوان رکن اصلی مدیریت بحران در عصر حکمرانی رسانه در حوادث مختلف استان گیلان، کار را به جایی رسانده که نه تنها مسائل در استان حل نشده، بلکه با تغییر وضعیت تبدیل به یک بحران آن هم در ابعاد فراملی میشود.
برای مثال در همین ماجرای مسمومیت شهروندان رضوانشهری مسؤولان میتوانستند با شفافیت نسبت گمانهزنیها با پیوست نظر کارشناسی ابعاد ماجرا را از طریق رسانههای رسمی، روشن کرده و در کنار آن دستگاه ناظر و قضایی نیز در همان زمان قول بررسی ابعاد و برخورد با خاطیان احتمالی را داده و به سمع مردم میرساند نه اینکه پس از چند روز با بالا گرفتن شبهات هر دو سوی ماجرا اعلام موضع کم اثر کنند.
مسؤولان باید به این باور برسند که پس از رقم خوردن حوادث مختلف به هیچ وجه مالک آن نبوده و دیگر نمیتوانند مانند دودهه قبل تولید محتوای انحصاری را نسخه کنند؛ زیرا امروز در حوادث مختلف به اندازه تک تک افراد درگیر و حتی غیر درگیر، موضوع روایت برای خوانش محتوا وجود دارد.
در چنین شرایطی مسؤولان تصمیمگیر عالی استان باید بدانند که بدون پیوست رسانهای عملاً قادر به حل مسائل دارای قابلیت تبدیل شدن به بحران را ندارند و نباید با تکیه بر دانستنیهای محدود رسانهای تصمیماتی بگیریند که در آن اثری از برونداد رسانهای نیست
ابراهیم افشاری:.