نقش مدیریت کجاست؟

هجوم مشاوران املاک و چوب حراج اراضی زرخیز گیلان

هجوم مشاوران املاک و چوب حراج اراضی زرخیز گیلان
از تهران و قزوین به سمت گیلان که حرکت کنید، بعد از رودبار که جغرافیایی مانند قزوین و استان های نیمه خشک دارد، به منطقه رستم آباد و امامزاده هاشم می رسید و از همین نقطه چشم نواز، جنگلهای سرسبز پوشیده از درختان در کنار رودخانه ها و صدای دل انگیز پرندگان رنگارنگ نوید بهشتی را می دهد که روح هر رهگذری تازه می شود و نفس های عمیق در این فضا بهترین و بالاترین هدیه ای ارزشمند برای مسافران، گردشگران و رهگذران است که باید حفظ و حراست شود.


از اینجاست که دشت گیلان که در یک گودی بزرگ واقع شده، آغاز می شود و از یک سمت تا شهر مرزی آستارا در همسایگی جمهوری آذربایجان و از سوی دیگر به شهرستان رودسرو بخش چابکسر هم مرز با رامسر آخرین شهرستان استان مازندران تعریف شده است.
در تمام این مناطق که 17 شهرستان و بیش از 50 شهر و حدود 2500 روستا را در خود جای داده است، هر جا که نظر کنید، سرسبزی، جنگل، دریا و ساحل ، زیبایی و شادی می بینید.
اینجا دیگر دلت نمی گیرد به ویژه آنکه مردم این نواحی بسیار مهمان نواز، خوش پوش، خوش لهجه، فهیم و با فرهنگ  با غذاهای فوق العاده و کم نظیر هستند.
گیلان سرزمینی کوچک در شمال ایران در حوزه غذا و صنایع دستی بسیار قوی و شهره است به طوری که در سازمان های جهانی جایگاه خاصی دارد و شهر رشت مرکز استان گیلان هم از سوی مجامع جهانی شهر خلاق خوراکی ها نام گرفته است.
اسمان این استان اغلب ابری ، در حال بارش ، نم دار و رطوبتی ، پیرامون استان گل و زیبایی و جنگل و اب و زندگی است و زمین آن بسیار حاصلخیز است ، اما ...............!!!

مجید محمدپور – نویسنده، کارشناس ارشد رسانه و استاد علوم ارتباطات

اما اب های استان یعنی رودها ، تالاب ها، آب بندان ها  و سواحل دریا در همین چند سال متاسفانه به صورت نسبی آلوده به انواع الاینده ها شده اند و با توسعه شهری همچنان در مسیر افزایش آلودگی قرار دارند.
در بخش مربوط به ساحل دریا و جنگل و جلگه یا دشت گیلان هم انواع ویلاها و آپارتمان ها و ساختمان های بی قواره برای سود و منفعت فردی و گروهی مانند سرعت نور در حال تغییر وضعیت و شرایط تغییر کاربری بی رحمانه است.!
آمارهای رسمی حکایت از آن دارد که ، طی سه دهه اخیر سطح جنگل های گیلان به حدود نصف کاهش یافته، تعدادی از رودخانه کم آبی و یا بی آبی شده و تالاب ها کوچک شده اند  و این روند ادامه دارد. در هنیم حال یک  روستایی وسط جنگل های سرسبز و بسیار زیبای پوشیده در درختان هیرکانی " درختان چند میلیون ساله" ،  تعدادی درخت را قطع و با چوب آن و مخلوط گل و کاه خودسرانه خانه ای می سازد، ازدواج می کند و با گذر زمان همین یک خانه به روستایی تبدیل شده و یک فامیل یا یک  محله در قلب جنگل و کوهستان شکل می گیرد و این به معنای نابودی کامل بخشی از جنگل های هیرکانی است که یک تراژدی ناتمام است. در سالهای اخیر همین آدم ها که خودسرانه و بی اجازه روستایی را پایه گذاری کرده اند، از دوستان و بعضا سودجویان دعوت می کنند و بخشی از زمین های اطراف روستا را به آنها فروخته و به ویلا و شهرک تبدیل می شود و مسئولان هم به ناچار باید امکانات زیر ساختی به این آبادی ها اختصاص داده و شهرک ها شکل می گیرند!. یعنی جنگل ، تالاب، ساحل دریا ، کوهستان و زمین کشاورزی نابود می شوند و دیوارها و ساختمان های بلوکی و آجری و سیمانی جای آنها را می گیرند.
در همین نقطه  و دقیقا در همین جا ، نقش مشاوران املاک تعیین کننده است که مانند قارچ در همه مناطق گیلان تابلوهای بزرگی نصب کرده اند، هر روز بیشتر ، بزرگتر و شیک تر می شوند  و مردم شهر و روستا را تحریک و تشویق به فروش چند برابری محل زندگی شان می کنند که همزمان با آن فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها نیز نابود می شود یا به عبارت درست تر " نابود شده است!.
 کشاورز و تولید کننده هم خود خواسته یا به خواست فرزندان برای به زعم خودش راحتی بیشتر زمین و خانه را فروخته و به شهر مهاجرت می کند برای آنکه در سن سالمندی به امکانات شهری به خصوص دارو و درمان دسترسی داشته باشد.
این چرخه معیوب از نگاه نویسنده همچنان و هر سال با سرعت بیشتر ادامه دارد و اکنون وقتی از جاده های شمال در ساحل و کنار جنگل ها عبور کنید، انبوه ساختمان ها را مشاهده خواهید کرد که به هر رهگذری دهن کجی می کنند- به راستی چرا و چه کسی پاسخگو است.؟
مسئولان، رسانه ها، دستگاه های نظارتی  و مردم منطقه  به خصوص روستاییان چرا به خود نمی آیند و این روند تا چه زمانی و چه حدی باید  ادامه داشته باشد.؟

تعداد مشاوران املاک در گیلان حیرت انگیز است!
مگر نه آنکه برای مشاغلی مانند مشاوران املاک باید فاصله مکانی در نظر گرفته شود " در گذشته که چنین بود"  و مثلا برای شهرهای کوچک و روستاها سهمیه در نظر گرفته شود تا جلوی نابودی اراضی گرفته شود، اما چنین نیست و طی چهار دهه گذشته چنین نبوده است.؟!
به عنوان یک شمالی و یک گیلانی اهل شرق گیلان به جرائت اعلام می کنم، تعداد مشاوران املاک حتی در بالای قله ها و در ساحل دریا و در شهر و روستا از همه فروشگاه ها بیشتر است و هر روز هم بیشتر، بزرگتر، خوشگل تر می شود و برخی مدیران همین که در هر بنگاه املاک دو تا سه نفر شاغل شوند و بگویند، شغل ایجاد شد، گویی کفایت می کند.!  به راستی چرا به عواقب کار نمی اندیشیم و اینده را در نظر نمی گیریم و نظارت و کنترل بر امور از جمله دراین حوزه وجود ندارد.؟
اگر تا چند سال قبل افراد بیکار و بازنشسته ها با حقوق های اندک به سمت تاسیس مشاور املاک سوق پیدا می کردند ، اکنون گزارش های رسمی و موثق حاکی است که ، مهندسان، پزشکان، صاحبان سرمایه، متخصصان رشته های دیگر ، سازندگان مسکن  و ... هم جذب تاسیس یک مشاور املاک شده اند که اغلب به صورت غیر مستقیم اداره می شوند. براساس شنیده های نویسنده ، حتی دارندگان مشاغل دیگر در اصناف مانند بقال و سوپرمارکتی ، لبنیاتی، خشکشویی، برنج فروش، میوه فروش، دارنده پارکینگ ، پاساژ، فروشنده خشکبار و سبزی فروش و امثال آنها هم مستقیم یا غیر مستقیم وارد این عرصه راحت و پر در آمد شده اند.
*****
در حال حاضر ، مدیر کل صنعت، معدن و تجارت گیلان می گوید: 14 هزار مشاور املاک در سراسر استان فعالیت دارند که یک هزار واحد بدون مجوز فعالیت بوده و باید به وضعیت آن رسیدگی شود.
تیمور پورحیدری اظهار می دارد، بازرسی از این واحدها به طور مستمر انجام می شود و دراین راستا باید به مشاوران بی مجوز تعیین تکلیف شوند.!
وی با اشاره به اینکه در سال جاری نزدیک به 80 مشاور به علت تخلف هایی علاوه بر جریمه تعطیل شده اند، یاد آور شد: برای روشن شدن مشاوران بدون مجوز فعالیت زمان مشخص در نظر گرفته شده است. " دقت کنید ، بعد از 20 تا 30 سال تازه به دنبال مشاوران املاک بدون مجوز هستند" . مگر داریم؟
 

چه کسی مسئول و مقصر است؟
حالا پرسش اساسی این است که برای این نابسامانی ها و چوب حراج  بر زمین های حاصلخیر گیلان و سراسر شمال ایران چه سازمان ها و مجموعه هایی نقش دارند و چرا هیچ اقدامی عملی ، میدانی و موثر به عمل نمی آورند. فقط شعار و حرف و آمار سازی!.
وقتی تعداد مشاوران املاک در یک استان کوچک " یکی از کوچکترین استان های کشور"  گفته می شود که متاسفانه به عدد 17 هزار می رسد و همچنان روزانه تعداد زیادی متقاضی دریافت مجوز تاسیس مشاور املاک هستند ، یا بسیاری از دهیارها و حتی بخشدارها بنا به اظهار مردم در شهر و روستا در معاملات ملکی دخالت دارند، کدام قدرتی می تواند این مجموعه را برای نجات اراضی زرخیر کنار بزند. در این بازار آشفته و هر کی به هر کی طبیعی است که عده ای هم تخلفات آنچنانی انجام می دهند و به عنوان مثال تعزیرات گیلان روز 29 مهر اعلام کرد که یک مشاور املاک به دلیل تخلف از قوانین 22 میلیارد تومان جریمه شده است.!؟

قوانین کار آمدی لازم را ندارند!
نویسنده اعتقاد دارند، در این راستا قوانین مصوب در مجلس شورای اسلامی بسیار ناقص و غیر کارآمد است و بخشنامه های وزارتخانه ها به مراتب بدتر و ضعیف تر هستند که به خودی خود زمینه فساد، رشوه ، رانت و چوب حراج بر زمین های کشاورزی را می زنند.
در شهر رشت مرکز استان گیلان برخی از مشاوران املاک در طبقات ساختمان های مرتفع تاسیس شده است و مردم می پرسند – این ها چگونه فعالیت دارند و در آمد زایی می کنند.
پاسخ مردم این است که این مشاوران منتظر مشتری نیستند بلکه اغلب آنها خودشان به سراغ مشتریان خاص میلیارد و مولتی میلیاردی می روند و زمین های حاشیه شهر و هر جا که قرار است خیابانی یک بزرگراه عبور کند یا بازاری و مرکز درمانی و امثال آن احداث شود را معرفی و در آمدشان بسیار بالاتر و بیشتر از مشاوران کف خیابان پر رفت و آمد است. برخی از این مشاوران هم با بهره مندی از فضای مجازی املاک را شناسایی و با ارتباط هایی که به دستگاههای مربوطه دارند ، املاک را به مشتریان معرفی و خرید و فروش بی سر و صدا و آرام انجام می شود.!
پیشنهاد این است که برای اصلاح این شرایط بحرانی و نابود گر اراضی زرخیر باید قوانین  اصلاح شود که به عنوان نمونه به ازای مثلا 100 هزار نفر جمعیت  یک عدد مشخصی مشاور املاک " به عنوان مثال 20 مشاور با پراکندگی مناسب "  در هر منطقه به خصوص در شمال ایران و استان های سرسبز وجود داشته باشد . به یقین مهم ترین گام برای جلوگیری از این نوع خرید و فروش بی امان و بی نظم  کاهش تعداد مشاوران و امکان نظارت و کنترل منظم و روزانه آنها است. به راستی کدام دستگاه نظارتی می تواند 14 یا 17 هزار مشاور املاک را در یک استان کوچک نظارت و کنترل کند و چه میزان نیرو و امکانات نیاز دارد.؟
امروزنگاهی گذرا به استان های مازندران و به ویژه گیلان نشان می دهند که هر جا زیبایی خدا دادی وجود داشته باشد حتی در کنار تالاب ها، کوهستان های پر درخت، رودخانه های پر آب ، کنار ساحل ، در نزدیک آب بندان های بزرگ " استخرهای طبیعی"  از طریق رانت و رشوه  ویلاهای بی شمار و آپارتمان های متعدد احداث شده  و این روند با وجود هشدار صرف مسئولان کارآمدی ندارد و  همچنان تداوم خواهد داشت.
به نظر می رسد، اولین مقصر در این ارتباط " رسانه ها به خصوص صداو سیما، خبرگزاری ها، فضای مجازی و مطبوعات  و بعد از آن  دستگاه قانون گذاری کشور و دولت و مدیران اجرایی و  البته به صورت خاص دستگاه های نظارتی هستند .
باید هر یک از این مجموعه به وظایف و رسالت های خویش به درستی عمل کنند و اجازه ندهند جنگل و ساحل دریا و تالاب و آب بندان و کوهستان پر درخت با این بی ملاحظه گی ها و بی تفاوتی ها و شعارها و بی خیالی ها نابود شوند.
رسانه ها در کشورهای پیشرفته در این عرصه های نقش  موثری دارند ، آما در کشور ما رسانه ها به علت فقر مالی و فرهنگی و دانش لازم از صبح تا شب به دنبال اندک در آمد، رانت بازی ، وابستگی  و تسویه حساب ها و عملکردهای جزیره ای  هستند و بسیاری هم زیر چتر عده ای از افراد صاحب ثروت و قدرت و یا مجموعه های به نا حق سینه می زنند.
نگاهی به قوانین و عملکرد مدیران و حتی مردم و رسانه ها نشان می دهند که در کشورهای توسعه یافته تاسیس مشاور املاک دارای ضوابط محکم و شفافی است و این گونه نیست که بعد از چهار دهه هنوز مسئولان مرتبط اعلام کنند که با مشاوران املاک فاقد مجوز برخورد شد یا برخورد می شود.
مگر ممکن است، در یک کشور زیبا به این بزرگی عده ای در شهر و به خصوص در  روستا دفاتر مشاور املاک متعدد ی تاسیس  و درآمدهای میلیاردی داشته باشند و قیمت ها برای خوش آمد فروشنده و پورسانت بیشتر  و گاه به عنوان سهم معامله را افزایش دهند و دستگاه نظارتی و تعزیراتی، دهیار، بخشدار، فرماندار و دستگاههای نظارتی ورود نکنند.؟

شعار های کر کننده ، ما با هرگونه تغییر کاربری برخورد می کنیم؟!
هر روز و هفته و ماه و سال افکار عمومی شاهد شعارهای مکرر و کر کننده ای از سوی مسئولان اجرایی و نظارتی و نماینده های مجلس هستند که گفته می شود با هر گونه کاربری برخورد خواهیم کرد.
معلوم نیست که این سازمان ها و دستگاه های مسئول با چه کسانی برخورد می کنند و این همه ساختمان و بنا در کجا ساخته می شود که حتی بعد از ساخت ویلا و آپارتمان تبلیغات فروش این بناها در مترو تهران و بر روی بیلبوردهای بزرگراه ها نصب  می شود.
چرا هیچ مسئولی همین تبلیغات را دنبال نمی کند که چرا شما سازمان دولتی یا بخش خصوصی و یا  مجموعه ساز با چه مجوزی این همه ساختمان در زمین های کشاورزی ساخته اید که امکان فروش ندارید و امروز  آن را در سراسر کشور و در پایتخت  تبلیغ می کنید.؟
پرسش مهم تر از مدیران این است که ، چرا  در این باره به حداقل ها قانع هستند؟




مشاوران چگونه عمل می کنند و چرا در نابودی اراضی حاصلخیز نقش آفرینند؟
به عنوان یک روستایی در شمال ایران در شرق استان گیلان یکی از زیباترین نواحی ایران در محدوده ای از ساحل دریا، رودخانه ها و کوهستان های سرسبز در دو دهه اخیر شاهدم ، مشاور املاک به من مراجعه و قیمت زمین برنجکاری ، چای ، مرکبات،  فندق ، بادام و زیتون را جویا می شود.
اعلام می کنم که بنده فروشنده نیستم و با اصرار بسیار مشاور املاک در حالی قیمت منطقه ای ملک هر متر مربع 500 هزار تومان است،  مثلا می گویم " متری 2 میلیون تومان و او اعلام می دارد- اگر زمین شما را متری 4 تا 5 میلیون تومان و بیشتر بفروشم چقدر شیرینی من است

آنها این زمین های بکر و زرخیر را اغلب به غیر بومی های در حال افزایش می فروشند که بعضی از این مهمان های ناخوانده  برای خودشان ویلا می سازند و عده ای هم زمین های بزرگتری خریداری و آن ها را قطعه بندی  یا شهرک سازی کرده و به قیمت گرانتر می فروشند. خریداری از استان های حوزه مرکزی کشور در یک دهه اخیر به حدی بالا گرفته که بعضی روستاهای گیلان دیگر نشانی از گیلان ، فرهنگ استان و گویش محلی را ندارد و سراسر اصفهانی، یزدی، ترکی، کرمانی ، البرزی و تهرانی شده است.!


طبیعی است  کشاورزی که  سال یکبار برنج تولید و هزینه های کاشت، داشت و برداشت بسیار گران و قیمت برنج به جای گرانتر شدن " بعکس دیگر تولیدات کشاورزی  امسال 30 درصد کاهش قیمت هم  پیدا کرد" ) امکان مقاومت ندارد. بلافاصله وارد معامله شده و با پول به دست آمده در شهر بنایی خریداری و از محل اجاره آن بسیار هم راحت زندگی می کند، بدون آنکه نیاز به کار و زحمت داشته باشد  و هیچ نگرانی هم برای فروش محصول ندارد. در این چرخه معیوب متاسفانه استقلال غذایی کشور نابود می شود و در ظاهر بسیاری به این امر مهم توجه ندارند.!
از سوی دیگر وقتی دولت محصول را قیمت گذاری می کند و هیچ سنخیتی با میزان هزینه ها و ارتباط معقول با در آمد نسبی برای ادامه زندگی در یک سال ندارد، کشاورز با رغبت فروشنده است.
این شرایط در شمال و در سراسر استان گیلان ادامه دارد و فاجعه ای است که هر روز دامنه آن گسترده تر می شود با وجود آنکه بسیاری از روستاییان ابراز می دارند که مسئولان نظارتی در چند سال اخیر تا حدی تغییر کاربری ها را دشوار کرده اند .
نظر شما مردم گیلان ، شمال و سراسر ایران در این راستا چیست؟
رسانه ها در این حوزه های بسیار مهم ورود کنند –  که .....فردا بسیار دیر است

30 مهر ماه سال 1402
 

 

استفاده از این تحلیل محتوا و همه مطالب پایگاه خبری  گیلان 24  به خواست مدیر مسئول برای همه رسانه ها بدون ذکر منبع یا با منبع بلامانع است. موفق باشید