مصرف کنندگان فضای مجازی نیازی به اندیشیدن ندارند، چون همه واقعیت های مجازی خلق شده را باور دارند و به صحت و سقم مطالب دقت نمی کنند، چون تعداد بازدیدکنندگان هر سوژه معیاری شده است برای اعتبار آن رسانه.
نمی دانیم آنها بدنبال چی هستیم اما این جبهه رسانه ها هستند که با شعار آزاد اندیشی و دموکراسی ما را ساعت ها کنترل و هدایت می کنند. رسانه های مجازی برای ما قهرمان تولید می کنند، دین ها و مذاهب نوین میآ ورند، مواضع ما را می سازند، از طرف ما حق موافقت و مخالفت دارندو حتی روی همه سبک زندگی ما تسلط داشته و اجازه خروج از مرزهای تعیین شده را نمی دهند.
ما با اطمینان، نسخه سلامتی جسمی و روانی خود را از آنها توقع داریم و آشپزی خود را از آنها الگو برداری می کنیم.
کتاب مورد نظر خود را انتخاب نمی کنیم، بلکه آنها بما می گویند چه موضوعاتی را بخوانیم، ما آشپزی سنتی خود را رها کرده ایم، و بیشتر"برگرها" و انواع" فست فودها" را بدون تامل و تردید استفاده می کنیم.
سنت های کهن خود را به "میراث عاریتی" آنها هدیه داده ایم و با گمگشتگی هویتی، فکر میکنیم"جهان وطنی" شده ایم و بفکر مهاجرت و زندگی در جای دیگری هستیم.
دیگر لزومی ندارد برای پایداری بر عقاید دینی اخلاقی وارزشی خود ایثارگرانه مقاومت کنیم بلکه با "غیرت زدایی!" از جامعه، خود بخود در محافل " ادیان نو ظهور" اعتقادات جهانی پیدا می کنیم.
به راستی چرا و چگونه به اینجا رسیده ایم و یا چرا با سرعت وارد گرداب اطلاعات انباشته ، بجای علم و دانش شده ایم!؟
پیدا کردن پاسخ این پرسش را نمی توانیم تک علتی کنیم و خود را قانع سازیم که بر موضوع اشراف داشته و باید با ایجاد " کرسی های آزاد اندیشی" به تولید علم بپردازیم، و شجاعت نقد پذیری را پیدا کنیم و در عین حال علم در کشور و ملت بعنوان نیاز و عزم ملی و اساسی دانسته شود و با افزایش " سواد رسانه ای" درک و شناخت درستی از این برهه تاریخی پیدا کنیم.
یهودی ها در این عصر یک نظریه پرداز و استاد تاریخ در دانشگاه عبری اورشلیم دارند بنام " یوال نوح هراری" که می گوید:( وقتی داده های کافی از یک کشور داشته باشید، برای کنترل آن نیازی نیست سرباز اعزام کنید، بلکه با دستکاری افکار و اطلاعات مردم، می توانید ذهن و منابع آنها را تسخیر کنید!) در حالیکه قرآن حکیم ما را مکرر مورد خطاب قرار میدهد که چرا" تعقل و تفکر و تدبر" نمی کنید و بدون دلیل همه چیز را قبول می کنید.
باید سبک تفکر و زندگی و آمال و آرزوهای خود را تغییر دهیم تا فردای "ظهورمهدویت" از آن ما باشد وگرنه در "توّهم ذهنی" خود زنجیر شده ایم، و لبخند رضایت داریم و فردا را باید از همین حالا ساخت!؟
مصطفی شریعتی رودسری،