یادداشت روز، " قابل توجه مدیران بالادستی،

مدیرانی که رفتند یا می روند....

مدیرانی که  رفتند یا می روند....
تغییرات در سطوح مدیریتی در همه کشورها از جمله در کشور ما به ویژه با جا به جایی قدرت اجرایی و سرکار آمدن دولت ها امری طبیعی و سنتی دیرینه نانوشته است.www.gilan24.ir

مدیران در حین و پایان ماموریت کارنامه بدهند

این تغییر و تحولات در جهان سوم و کشورهای در حال توسعه متاسفانه بیشتر مواقع بر مدار نگاه سیاسی ، ارتباطات فامیلی، رانتی، حزبی و دیگر وابستگی ها و گاه هم براساس شایستگی ها و رعایت اصول علمی مدیریتی انجام می شود.!


این انتصاب ها،  دومینو وار است و با تغییر رئیس دولت ، هیات وزیران جایگزین و پیامد آن معاونان وزراء –روسای سازمان های کشوری، استاندارها و فرماندارها و ....جا به جا می شوند و کشورهایی در این عرصه موفق هستند که به معنای واقعی بهترین افراد را برای مدیریت انتخاب می کنند

مدیران شایسته ای که به غیر از خدمت صادقانه ، مخلصانه ، در مسیر رفاه مردم سر از پا نشناسند و خدمت شان در سطح کشوری یا حتی یک بخش کوچک بر جامعه آثار مثبت گذاشته و آرامش جامعه را در پی داشته باشد.


در کشور عزیز و سربلند ما نیز از ابتدای نیمه دوم سال گذشته با تغییر دولت، تحولات در انتصاب ها پیگیرانه و گاه بی صبرانه آغاز شد ، با این تفاوت که دولت های انقلاب پس از دهه هفتاد  در دستان دو جریان سیاسی به اصطلاح اصولگرا و اصلاح طلب جا به جا شد و این نگاه دو جریانی مانند بسیاری از کشورهای توسعه یافته موجب  تغییرات جدی تر، عمیق تر مدیران همراه شد و این سیاست همچنان تداوم دارد..


در این دوره خاص به ویژه از لحاظ شرایط خاص منطقه ای و جهانی و اوضاع اقتصادی و اجتماعی جامعه هم چنین وجود تحریم های فزاینده ها استکباری  دولت چهاردهم ، "دولتی اصولگرای اصلاح طلب یا بعکس" به اظهار رئیس جمهور" مستقر شد و علی الظاهر همه ی تلاشش بر محور وفاق ملی قرار گرفت.

  رئیس دولت خواستار آن بوده و همچنان تاکید دارد،  در این شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی  باید متحد و متفق تحت فرماندهی رهبری انقلاب به مسائل و مشکلات جامعه رسیدگی شود و در این راه کسی حق انشفاف ، کم کاری  و بی تعهدی ندارد.

نویسنده اعتقاد دارد ، درخصوص هر یک از چهار پاراگراف فوق می توان دهها صفحه مطلب و تحلیل نوشت، ولی هدف از این یادداشت و تحلیل و روایتگری ماحصل کار مدیران و تغییرات در جامعه و خروجی آنها است


برای نمونه در استان گیلان از مهر سال گذشته پس از استقرار دولت وفاق  ملی ، استاندار جدیدی از سوی هیات وزیران انتخاب شد و طی حدود شش ماه گذشته بسیاری از مدیران کل و روسای سازمان ها  و حتی نهادها تغییر کردند و این رویه همچنان و با تدریج و حوصله در حال انجام است.
معتقدم ، اصل تغییرات در سطوح مدیریتی  بسیار شایسته است و حساسیت داشته و یا نباید با آن مقابله شود، مشروط بر آنکه این انتصاب ها  و انتخاب ها در چارچوب رانت و رفاقت ، فامیلی و جریان  سیاسی و دیگر وابستگی ها نباشد ، "که متاسفانه هست" و باز هم متاسفانه در سراسر کشور کم و بیش این جو حاکم است.!؟

این نظر از آن جهت قابل دفاع است که ، مدیرانی بار دیگر در سراسر کشور در پست های مدیریتی قرار گرفته اند که تعدادی از آنها در دوره ای نتوانستند اثر گذاری خاصی در رفاه اجتماعی ، توسعه و پیشرفت استان و شهرستان ها داشته باشند و یا مدیران جدیدی که در حوزه های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی منصوب شده و می شوند که کمترین اشنایی با حوزه های مدیریتی نداشته و توانایی هم چنین برنامه ای هم برای توسعه و پیشرفت آن بخش را ندارند.!.



مدیرانی که می روند....

دکتر هادی حق شناس در مدت مسئولیت در ساختمان هفت طبقه استانداری گیلان " آنچه تا کنون روی داده است" ، به تدریج  و با آهنگی معنا دار - مدیران را با نگاه اولویتی به تصمیات پایتخت ،نظر مشاوران، توصیه و دیدگاه های بزرگان مرکز استان ، روحانیان، نمایندگان مجلس، تشکل های سیاسی و حزبی و توصیه دیگران تغییر داد و این روند تداوم دارد

در واقع استاندار تلاش کرده است تا بهترین ها را با در نظر داشت نگاه سیاسی دولت ، سابقه کاری و تجریبات و آشنایی به امور جایگزین کند.


این تغییرات در همین چند روز اخیر شامل حال مدیر کل ارشاد اسلامی شد و به جای طاهری  مدیر قبلی " حجت الاسلام قاسم قاسمی " معاون فرهنگی دانشگاه آزاد مرکز استان که فردی تحصلکرده در مقطع دکترای حقوق است ، جایگزین شد


در همین راستا و براساس گمانه زنی های محافل سیاسی، تشکل های حزبی، روحانیون و نمایندگان صاحب رای  و نفوذ و دیگران .... هم چنین محافل رسانه ای و اداری گفته می شود  -  در اینده نزدیک مدیران کل بنادرو دریا نوردی ، هلال احمر ، روسای دانشگاه علوم پزشکی – سازمان چای ، میراث فرهنگی، جهاد کشاورزی و....جایگزین خواهند شد و حتی از جایگزین های این مدیران در فضای مجازی معرفی شده اند که نویسنده باوری به این دیدگاهها ندارد.


اینکه چه مدیری می رود و چه فرد دیگری جایگزین می شود ، نباید در اولویت باشد بلکه مهم آن است که فرد جایگزین به مراتب بهتر و شایسته تر از قبلی، تاثیر گذار تر و خدوم تر هم چنین دارای برنامه و پر انرژی باشد.

هم اکنون مدیران کلی در استان  و مدیرانی در شهرستان های گیلان حضور دارند که با متانت ، مردمی ، دارای کارنامه ، با برنامه و ایده های خوب در مسیر خدمت به جامعه هستند و نمی توانیم در این تحلیل اسامی آنها را بیان کنم به خصوص آنکه در حیطه اختیارات و وظایف رسانه نیست، مگر آنکه .....


وزرای دولت چهاردهم  نیز باید نسبت به استاندارها و استانداران نسبت به مدیران کل و به همین ترتیب باید از مدیران زیر مجموعه به صورت فصلی، نیم سال ، یک ساله کارنامه بخواهند که چه خدمتی به مردم و انقلاب انجام داده اند و اگر کوتاهی و غفلت و بی عملی هم بوده – علت و علل آن چیست.؟

این نظارت ها و دقت ها و رصد فعالیت های مسئولان سبب می شود مدیران در خدمت صادقانه به مردم با هم مسابقه داده و رقابت کنند و در این راستا بسیار به جا خواهد بود مدیران بالا دستی ، مدیران پایین دست را مورد تشویق قرار داده و موارد را به شکل گسترده رسانه ای کنند.


به زبان ساده تر ، مدیران هر ساعت شبانه روز آگاه بوده و دغدغه داشته باشند که تحت رصد و نظارت قرار دارند و اگر کارنامه درست و درمانی برای ارایه  به مسئولان بالا دستی و گزارش های مطلوبی برای افکار عمومی نداشته باشند باید دور از هر گونه نگاه سیاسی و حزبی در انتظار جا به جایی باشند، زیرا منافع مردم و  نظام در همین رفتارها تعیین می شود  و باید نسبت به آن جدیت واقعی فارغ از هر گونه ارتباطات انجام شود.
وقتی مدیران مرکز کشور در سفر به گیلان متاسفانه اعلام می کنند ، مثلا سهم فعالیت های پارک علم و فناوری استان یا در حوزه اقتصاد و بنادر، فلان دانشگاه و امثال آن یک و دو و چند درصد نسبت به استان های مشابه است – باید به جد در تغییر مدیران این مجموعه ها " هر که هست و هر چه هست" ، اقدام جدی انجام و جلوی زیان بیشتر را گرفت.

باز هم متاسفانه مدیر جدید پارک علم و فناوری و روابط عمومی این مجموعه اهلیت لازم در بیان عملکرد و فعالیت ها داشته باشند و این رویه به هیچ وجه خوب نیست و باید در این خصوص بازنگری جدی صورت گیرد.


در گام بعدی ، مدیرانی که بعد از چند سال مدیریت " مدیران دولت قبلی "  باید موظف باشند هنگام خداحافظی و احیانا ترک استان  به مردم و مقام های بالا دست از جمله استاندار استان ، وزیر مربوطه و دولت گزارش کار و کارنامه بدهند که در مدت مدیریت شان چه کرده اند " چه گلی سر خود و جامعه زده اند" ، و چرا بخشی از کارها ناتمام مانده و یا اساسا انجام نشد و آنها بی تفاوت با لبخند استان را ترک کردند.

نویسنده به جد معتقد است ، اگر این حسابرسی ها در طول پیروزی انقلاب انجام می شد  بخش بزرگی از مشکلات جامعه به وجود نمی آمد تا کسی در راستای حل آنها تلاش کند- عده ای کم کاری و ترک فعل کردند و به واسطه ارتباطات در منصف ماندند و فقط حقوق های قابل توجهی دریافت کردند و به نظر م این افراد به  مملکت ، مردم و نظام خیانت کردند..!


در خصوص مدیران شهری " شهردارها " ، مسئولان شرکت های دولتی و خصولتی هم باید این رویه با شدت و حدت بسیار دنبال شود و به موازات نظارت دستگاههای نظارتی – مدیران بالادستی هم چشم بینا و گوش شنوا برای عملکردها داشته و دررفع نواقص و کاستی ها کمک و همدلی داشته باشند


گمان می رود، هم اکنون هم در صدی از  مدیران مدتی می آیند و کارهایی را خواسته و گاه ناخواسته – درست یا غلط انجام داده و می روند و برخی هم به علت وابستگی های مختلف به مرکز و احساس قدرت اغلب  پاسخگوی مقام بالاتر هم نیستند


در استان گیلان در تمام 46 سال گذشته از این مدیران در سطح استاندارها ، مدیران کل ، روسای سازمان های کشوری و استانی و مسئولان نهادها و ارگانها آمدند و رفتند و مردم هیچ کار مثبت و مفیدی از آنها مشاهده نکردند و گزارشی به احدی داده نشد. –
به راستی چرا؟! و نظر شما مردم و مخاطبان چیست ؟

بدتر آنکه مردم و رسانه های کمترین واکنش ها را در برابر این مدیران داشته و دارند که می توان اسامی قابل توجهی را افشا کرد.!

این آمدن و رفتن ها در گیلان  به شکلی بوده که بی ثباتی مدیریتی در استان بیداد می کند " آزمایشگاه مدیران " ،  و مدیران ، شهرداران و استاندارانی داشتیم که کمتر ا ز یک فصل و  یک سال یا حداکثر یک سال در مسند  مسئولیتی بودند و امکان شناخت محیط و انجام کاری نداشتند و حقوقی دریافت و غذاهای محلی میل کرده و رفتند.!؟

 

امید آنکه از این به بعد و با گذشت چهار دهه در استان این رفتارها برچیده شود و افراد اندیشمند، صاحب تفکر و ایده و تحصیلکرده واقعی " مدارک کاغذی خیر" – به مدیریت ها منصوب شوند و با شناخت و درایت و تعهد بالا به جامعه خدمت کنند


مدیری که منتظر بنشیند تا تهران یک اعتباری بدهد و یک اقدامی پنج وده درصدی انجام داده و در رسانه ها آن را صدها برابر جلوه دهد به طور طبیعی فضاسازی و گمراه کننده  است و مدیر نیست و بعد هم  مردم بگویند – این آدم  " مدیر کل یا یک بخشدار و یا یک دهیار " فقط شعار بود و هیچ خدمتی به شهر و روستا نکرد و رفت.!


اقایان و خانم های مدیر، حواستان باشد که مردم ما  بسیار آگاهتر و هشیارتر شده اند و به برکت وجود انبوه رسانه ها " در عصر حکمرانی رسانه" و پیشرفت فناوری ها و انتشار وسیع محتواها – مدیران چه در بخش اجرایی یا در مجلس و در یک نهاد و سازمانی اگر کاری نکنند – نمایان خواهد شد و جامعه آنها را نمی بخشد

در باره مدیرانی که رفته اند یا در حال رفتن هستند به زودی مطالبی را منتشر خواهیم کرد و انتظار داریم که خودشان کارنامه عملکردی شان را برای ما ارسال دارند.


آقای استاندار، پیشنهاد مشخص نویسنده این است که، یک گروه مستقل ، تخصصی و اندیشمند کنترل کیفی در استانداری گیلان تشکیل دهید و مسئولیت این گروه  فقط  رصد عملکردهای مستند و معتبر باشد و شما  هر ماه به مردم گزارش های امید بخش بدهید- ایکنه  چه خدماتی در سراسر استان صورت گرفته و یا در حال انجام است

.... و شما به عنوان بالاترین مقام اجرایی استان، بهترین ها را به صورت فصلی و با عدله مستند  مورد تشویق جانانه قرار داده و از طریق رسانه ها به آگاهی افکار عمومی برسانید.


یا علی مدد – جمعه 22 فروردین 1404
مجید محمدپور  - نویسنده، روزنامه نگار و مدرس دانشگاه " علوم ارتباطات

گروه رسانه ای ایران " گرا"  - لطفا بازنشر بفرمایید"