پرسش جدی متعدانه و دلسوزانه از نیروی انتظامی کشور، دستگاه قضائی و مجلس این است که چنین روند مخرب و نابود کننده محیط زیست و پاکسازی جنگل های 30 و 40 میلیون ساله در غرب مازندران و به خصوص استان گیلان تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد.

چرا  قوای سه گانه کشور بیشتر نظاره گر هستند و کار و اقدامی اساسی برای برخورد با این سودجویان، قاچاقچیان، تخریب کنندگان نفس زمین " درختان و جنگلهای ارزشمند" انجام نمی دهند.

نویسنده به عنوان یک فرد بومی در شمال ایران می پرسد، چرا مجلس شورای اسلامی قوانین سخت گیرانه و بازدارنده ای  تصویب نمی کند تا جلوی این تاراج جنگل ها و منابع طبیعی گرفته شود و مدیران کشور و استان  ها فقط به توصیه و سخنرانی اکتفا می کنند.

اگر توصیه و سفارش و امثال آن تاثیر داشت که  هر سال بر  میزان قطع درختان جنگل ها و کاهش سطح جنگلهای گیلان به نصف چهل سال قبل ادامه پیدا نمی کرد.

نویسنده در منطقه سلاکجان و بزکوهی از توابع بخش  کلاچای و واجارگاه هم چنین اشکورات بخش رحیم آباد استان گیلان " چند سال پیش تر در ایام تعطیلات" عید به صحنه ای بر خورد که بسیار درد آور  و بسیار تاسف بار بود.

در قلب جنگلهای هیرکانی فوق العاده ارزشمند با درختان در  هم تنیده، صدای پرندگان و جای پای جانداران  ، محوطه ای بدون درخت مانند یک زمین فوتبال نظرم را جلب کرد و از یک فرد بومی پرسیدم - چرا این بخش از جنگل بدون درخت است؟.

پاسخ این مرد جنگل نشین یک تراژدی جانسوز بود و عنوان کرد: افراد صاحب نفوذ منطقه با ارتباط های مسمومی که دارند، هر سال چند مرحله در مناطقی که درختان بزرگتر و تنومند تری دارد، شبانه یا اولین ساعات صبحگاهی با اره های بدون صدا یا کم صدا درختان را از ناحیه ریشه بریده و بر روی ریشه ی به جا مانده خاک می ریزند که بعدها علف های جنگلی  رویش می کند.

با این حیله و خیانت  کسی متوجه تجاوز آنها نمی شود، به ویژه آنکه با ارتباطاتی که دارند در همان ساعات اولیه صبح ، چوب درختان قطع شده را به مقصد رسانده و از محل فروش شان "ثروت عمومی "، صدها میلیون تومان در هر نوبت به جیب می زنند.

در همین حال در استان  گیلان  هیچ روزی نیست که فرماندهی انتظامی در مناطق کوهستانی و جنگلی و منابع طبیعی از قطع درختان و کشف چوب قاچاق خبر رسانی نکنند و این داستان همچنان ادامه دارد.

مشخص است که با تداوم این شیوه تجاوزات، در آینده نزدیک از جنگل در شمال ایران و استان گیلان اثری باقی نمی ما ند و کاهش شدید سطح جنگلها گواه این مدعا است.!.

به این موارد باید - تبدیل  خودسرانه جنگل های به باغات محصولاتی مانند فندق ، مرکبات، چای و نظایر آن اشاره کرد  که همین زمین های پس از تغییر کاربردی خودسرانه و بدون مزاحمت دستگاههای دولتی و قضایی و مجلس نشین ها  با قیمت های گزاف به افراد غیر بومی " به صورت زمین یا ساخت ویلا با دریافت همه مجوزهای لازم اردستگاههای مربوطه در بخش و شهرستان و استان" فروخته می شود

هم چین آتش سوزی ها عمدی برای تصاحب زمین و حوادث طبیعی مانند رانش، حریق، سیل و ... به نوبه خود در نابودی جنگل سهم و نقش دارند

اهالی منطقه عنوان می کنند، در سالهای اخیر تعدادی قابل توجهی از پیمانکاران برداشت چوب در جنگل ها فاقد هرگونه مجوز رسمی هستند و شایسته است که دادستان ها در هر منطقه و شهرستانی نسبت به این امور بیش از پیش حساس باشند.

***.

بسیاری مواقع نیز مشاهده شده است که طی سالها و دهه ها برخی افراد به طور خود سرانه در قلب جنگلهای شمال ایران  یک خانه روستایی " آلاچیق" احداث و کسی هم مزاحم شان  نمی شود، در حالی که در این مناطق دهیاری، بخشداری و پاسگاه انتظامی مستقر هستند!.

این خانه روستای 40 و 50 متری درطی  دو، سه و چهار سال به خانه ای گلی و چوبی تبدیل و سپس خانه های بعدی برای فرزندان این افراد در همان مکان با نابودی بیشتر جنگل ساخته می شود و روستایی با زیر 20 خانوار تشکیل می شود که از نظر قانونی نباید به آنها زیر ساخت هایی مانند آب و برق ، راه و گاز داده شود.

شنیده شده که برخی مدیران اجرایی و به خصوص نمایندگان مجلس مثلا از سر دلسوزی و گاه جلب توجه برای رای در انتخابات به قدری پیگیر این مسائل می شوند تا به این روستاهای کوچک امکانات زیر ساخت " جاده ، آب ، برق، گاز و ...." داده شود و اینگونه است که جنگل که ثروت عمومی است، بدون توجه و ضعف قانونی به روستا تبدیل و روستا بزرگتر  و در یک  چشم انداز ،کوهستان به یک آبادی بزرگ تبدیل شده و دارای سندهای قانونی می شود..

به راستی چه کسی پاسخگو است و چرا نباید جلوی این افراد  و تجاوز به اموال عمومی و انفال گرفته شود.

چرا مدیران شمال به این افراد مجوز های ساخت و حامل های انرژی و احداث جاده اهدا می کنند.

دستگاه های نظارتی  و قوانین بازدارنده کجا  هستند که جلوی این تجاوزات گرفته شود...؟

چرا هر سال کارشناس های منابع طبیعی  و محیط زیست  و امثال آن آمارهای تکان دهنده از کاهش سطح جنگل ها - جاری شدن سیلاب های ویرانگر، آلودگی هوا و دهها بحران دیگر در این نواحی  را گزارش می دهند.؟

و اما متن خبر ............!!!

فرماندهی انتظامی سیاهکل از دستگیری قاچاقچیان چوب و کشف بیش از ۱۰ تن از انواع چوب جنگلی در این شهرستان خبر داد

سرهنگ محمدرضا رحمانی گفت: ماموران انتظامی شهرستان سیاهکل به منظور مقابله با قاچاق، حین گشت‌زنی در محور‌های مواصلاتی، به یک دستگاه کامیون مشکوک شده و برای بررسی بیشتر آن را متوقف کردند.
وی از کشف ۱۰ تن از انواع چوب جنگلی قاچاق در بازرسی از این کامیون خبر داد و افزود: متهم ۳۷ ساله پس از تشکیل پرونده به مرجع قضائی معرفی شد.
فرمانده انتظامی شهرستان سیاهکل با اعلام اینکه چوب‌های کشف شده به اداره منابع طبیعی تحویل داده شد، گفت: کارشناسان ارزش تقریبی این کشفیات را ۸۰۰ میلیون ریال برآورد کردند.

وی یاد آور شد: حفاظت از منابع طبیعی یک وظیفه همگانی است و مردم می‌توانند در صورت مشاهده هر گونه فعالیت غیر قانونی قاچاقچیان، مراتب را در اسرع وقت از طریق سامانه ۱۱۰ به پلیس اطلاع دهند.

مجید محمدپور - نویسنده، روزنامه نگار و مدرس دانشگاه

مدیر مسئول رسانه - 10 فرورین ماه سال 1404

این تحلیل می تواند دست مایه خوبی برای دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا باشد که با ورود به این عرصه نسبت به حساس کردن مدیران کشوری و استانی اقدام کنند.

نظرات ارزشمند شما برای ما و مدیران  کشور و شمال ایران حائز اهمیت است.  با تشکر